مزاجهای مختلف از آمیختگی نسبتهای مختلفی از چهار رکن یا عنصر بنیادین جهان هستی: یعنی «آتش، هوا، آب و خاک عنصری» که واجد چهار کیفیت گرمی، سردی، خشکی و تری هستند، بهوجود میآیند.
با این توضیح، باید بدانیم که مثلاً هیچ دو انسانی، مزاج یکسانی ندارند و به تعداد موجودات زنده و غیرزنده میتوان مزاج فرضکرد. اما برایاینکه طبقهبندی، توضیح، قضاوت و تشخیص آسانتر باشد، دانشمندان پزشکی پارسی برای موجودات 9 مزاج اصلی برشمردهاند که شامل: یک مزاج معتدل فرضی (که وجود خارجی ندارد و صرفاً به کار مقایسه میآید)، چهار مزاج مفرد (گرم، سرد، تر و خشک) و چهار مزاج مرکب (گرم و تر، گرم و خشک، سرد و تر و سرد و خشک) است.
این مکتب حکمی، هزاران سال قدمت دارد و چنانکه از شواهد تاریخی برمیآید، در طول زمان نقش بزرگی در تندرستی بشر و درمان بیماریهای او داشته است. امّا متأسفانه در دوره معاصر، بشر با عبور از همه آنچه میدانسته و با کنارگذاشتن مفاهیم فلسفی و شناختی دانش طب، به یافتههای تجربی که با حواس ظاهری قابل درکاند، اتکا کرده و در نتیجه مفهوم «مزاج» گم شده است که نتیجه آن، خطاهای تشخیصی و درمانی و عوارض بالای داروهای نوین است.
بنیان دانش پزشکی پارسی یا همان طب ایرانی، بر شناخت ارکان چهارگانه و به تبع آنها، اخلاط چهارگانه «خون، بلغم، سودا و صفرا» استوار است که چنانچه گفته شد، منجر به شناخت مفهوم پایهای «مزاج» میشود.
دکتر رضایی پور